به طور کلّی میشه دلایل زیر رو به عنوان علل بیشتر بودن محبوبیت عمامه، نسبت به چفیه ذکر کرد:
1. عمامه، لباسی است چندصدسال بین مردم سابقه دارد و حتّی گذشتههای دور، همهی مردم عمامه میگذاشتند و بعدا مخصوص علما شد. به عبارت دیگر، لباس ت، لباسی است که از سالهای دور، مردم با آن انس دارند امّا چفیه اینگونه نیست. تنها هشت سال مد شده بود، آن هم در جبهههای نبرد. بعد از جنگ هم فرهنگ مردم به کلّی عوض شد و این لباس خیلی فرصت نکرد که خود را بین مردم جا بیاندازد. (به طوری که حتّی املای درست آن هم هنوز برای خیلیها مبهمه!!!)
2. عمامههای چندین متری، در مقابل چفیههای یک متری، دایرهی فرهنگی بیشتری را شامل میشوند، یعنی هرکسی با هرفرهنگی، حتّی اگر کوچکترین علقهای مذهبی داشتهباشد، بین خودش و ت، یک نخ اتصالی پیدا میکند، امّا چفیه از یک فرهنگ خاص و محدود حکایت میکند که بسیاری از مردم، آن را در خود نمییابند.
3. طلبهها خود یک رسانه هستند و دائم پیام لباس خود را تبلیغ میکنند. یعین حضور اجتماعی طلبه با عمامه و . خودش یک تبلیغ از سبک زندگی طلبههاست. به آن اضافه کنید منبررفتنها و کتابنوشتنها و . را . امّا بسیجیها غالبا گمنام زندگی می کنند و کسی از محتوای زندگی یک بسیجی خبر ندارد. غالبا خودشان هم چفیه نمیاندازند. در نتیجه مردم خیلی از آنها باخبر نمیشوند و پیشداوریهای فروانی نسبت به آنها صورت میگیرد.
این دلیل سوم شاید از همه مهمتر باشد و در نتیجه آن را دقیقتر میگویم.
اگر یه کم بخوایم دقیق تر بشیم. مردم رو در متن جامعه میبینند و بسیاری از تهمتها و تبلیغات دشمن در متن جامعه، خود به خود برطرف میشه. یعنی همین که من با عبا و عمامه، مثل بقیهی مردم تو جامعه زندگی میکنم، مردم دروغ بودن بسیاری از حرفهای ضدت رو درک میکنند. امّا بسیجیها بالباس مشخّصی در جامعه زندگی نمیکنند(مگر در محل کار و موقعیتهای خاص) در نتیجه فرصتهای بسیاری برای رفع سوءتفاهمات و . رو از دست میدن.
اگر بسیجیها، اکثرشون تمام وقت با لباس خاص خودشون، خصوصا چفیه در جامعه حضور پیدا میکردند، به نظرم الان وضع خیلی فرق میکرد. جامعهی ما ظرفیت پذیرش گروههای مذهبی خاص، در عرض ت رو داره. همون طور که در دورهای ، دراویش و صوفیه حضور داشتند.
به نظرم باز هم بشه دلیل آورد، امّا من همینقدر بلد بودم.
از زوایای دیگه، مثل روانشناسی هم به نظرم بشه تحلیلهای قشنگی استخراج کرد.
درباره این سایت